سفارش تبلیغ
صبا ویژن

درددل

صفحه خانگی پارسی یار درباره

حجابی نچسب،مساله ای به نام چادر براق!

 

 

حجابی نچسب ،مسأله ای به نام چادر براق!  (به قلم محمدرضا غریبی)

بررسی مسائل فرهنگ عمومی کشور از مقولاتی است که اهمیت آن بر همه روشن است، از این رو در هر شهرستانی شورایی به نام فرهنگ عمومی وجود دارد که زیر مجموعه شورای فرهنگ عمومی کل کشور است.

فارغ از بررسی عملکرد این شورا و نقاط قوت وضعف آن، باید دانست اهمیت این مطلب به حدّی است که این شورا هر چقدر هم که فعال و موفق باشد باز هم برخی مسائل نیازمند رسیدگیهای مردمی و دغدغه های متدینین از مردم است. سیاست های تهاجم فرهنگی دشمن، که از آن به جنگ نرم یاد می شود، به قدری پیچیده است که خیلی وقتها وقتی مسأله ای -که ناهنجاری فرهنگی به حساب می آید- مورد توجه قرار می گیرد که دشمن توانسته است سنگرهای متعددی را فتح کند و کار بر نیروهای فرهنگی جبهه خودی دشوارتر است.

بگذریم! در ضرورت مسأله حجاب و وجوب قرآنی و روایی آن بحثی نیست، کافی است آیة 31 سوره مبارکه نور و معنای این بخش آیه که می فرماید« و لیضربن بخمرهن علی جیوبهن» مورد توجه قرار گیرد.

این آیه به وضوح، وجوب حجاب را می فهماند.

اگر به آیه 59 سوره احزاب که وجوب اخلاقی حجاب برتر (چادر) را برای زنان مومنین بیان می کند کاری نداشته باشیم و صرفاً بخواهیم بحث فرهنگ عمومی را مطرح کنیم باید بگوییم شهر مقدس قم از دیرزمان پایگاه معنوی شیعه و شهر مذهبی و عش آل محمد بوده است و تدین و غیرت دینی زنان و مردان آن زبانزد خاص و عام.

تا جایی که همواره شاهد بوده ایم برای تغییر فضای فرهنگی این شهر بودجه های کلان از سوی دشمنان این مرزوبوم به تصویب می رسد تا بلکه بتوانند رنگ مذهبی شهر را تغییر دهند.

خوشبختانه عوامل مختلفی همواره مانع این نقشه دشمن گردیده است عواملی از جمله:

1-     رصد دقیق مسائل فرهنگی توسط نهادهای فرهنگی مختلف

2-     دغدغه و اهتمام روحانیت، حوزه علمیه و خصوصاً مراجع معظم تقلید

3-     حساسیت مردمی موجود در اقشار مختلف و...

چندی است که مع الاسف با مسأله جدیدی روبرو هستیم که باز حاکی از ظرافت برنامه ریزی معاندان است این بار برای هدف گیری یکی از اصلی ترین نمودهای تدین شهر یعنی حجاب به طرفندی روی آورده اند که خیلی حساسیت برانگیز نباشد وحتی اگر اعتراض هم صورت گیرد راه توجیه باز باشد. تا جایی که در بین متدینین نیز- به طور نادانسته- شاهد حضور این معضل هستیم و آن نوع پارچه ای است که برای چادر زنان رواج یافته است!

از آن جایی که حذف چادر علی رغم نقشه های مختلف و تلاشهای زیاد تا حدزیادی راه به جایی نبرده است و همواره نیروهای مهاجم مورد طرد و حتی برخورد نیروی قاهره قرار گرفته اند، اینبار برآنند با بهره گیری از این حربه، فضا را برای حرکت رو به جلوی خود هموار سازند.

آنانی که به هر شکل رغبتی به چادر ندارند و حتی با اکراه و اجبار آن را سر می کنند، گروه اولی اند که فضا را برای خودنمایی مهیا دیده اند و با استفاده از این چادرها، خود را در مسیر دلخواه امّا شیطانی خود می بینند.

امّا متأسفانه غالب افرادی که از این چادرها استفاده می کنند  بدون توجه به این مسأله و صدمات و شاید به دلیل تنوع و نوعی مدگرایی حاضر شده اند حجاب اصلی خود را تغییر دهند و لذا با مختصر تلنگر و هشداری شاهد بازگشت آنها به فضای قبل خواهیم بود.

اینها همه نوعی بیان درد و معضل بود اما لازم است راهکارهایی برای مقابله با این خطر ارائه شود.

در دو سطح به بیان این بخش می پردازیم:

اول: در رابطه با مسئوولین فرهنگی کشور و خصوصاً‌ شهر مقدس قم

لازم است تمهیداتی لحاظ شود تا از ورود و پخش این نوع پارچه ها و چادرها ممانعت شود و حتی لازم است با دادن هشدار به فروشندگان عزیز که نوعاً خود متدین اند و همراه با مسوولین، کاری کرد حتی الامکان عرضه این کالا متوقف و کمرنگ شود.

دوم: در رابطه با اقشار مختلف مردم و خصوصاً جامعه طلاب عزیز:

رسالت اصلی دینی ما اقتضا می کند در کنار اهتمام خود به امور دینی، اهتمام به امور مسلمین نیز داشته باشیم، تذکر به وجود این معضل به ناآگاهان و امر به معروف و نهی از منکر شدید با مطلعان از وظایف اصلی ماست تا به فضل خدا شاهد باشیم عش آل محمد هیچگاه اجازه اجرای نقشه های معاندان و دشمنان را نخواهد داد و اگر هم در مقطعی غفلت گریبانگیر ما شود فوراً و به محض فهم اشتباه درصدد رفع هرگونه مشکل برخواهیم آمد.

به امید روزی که با ظهور مولایمان، شاهد فراگیری دین الهی در تمامی جهان باشیم.

 


تو می بینی یا محمد!

به قلم محمد رضا غریبی

تو می بینی یا محمد!

چند هفته ای است که از انتشار فیلم موهن نسبت به پیامبرمان می‌گذرد، از همه جای عالم، دنیای اسلام با جوش وخروش مثال زدنی به حمایت از چهرة محبوب دین خود برخاستند، این بار دیگر بحث تخریب گنبد امامی از امامان شیعه نبود تا اهل سنت خود را بی‌تفاوت بدانند یا ترور عالمی از عالمان اهل سنت نبود تا شیعیان خود را کنار بدانند. اهانت به فردی است که مسلمین تمام هستی خود را از او می‌دانند و جای کم کاری نیست. حقاً ‌و انصافاً حرکت خودجوش و گسترده‌ای آغاز شد و هنوز ادامه دارد، امّا توجه به این نکته نیز مناسب است که در کنار اعتراضها و اعلام محکومیت - که لازم است و زیادش کم- باید چاره‌ای اندیشید تا اگر دیگر بار به خیال دشمنان خطور کرد کاری از این دست انجام دهند از قبل بدانند - غیر از اعتراضات به این سبک- کالای آنها خریدار چندانی ندارد.

نگاه به تاریخ بشریت اثبات کننده این است هر جا حقی بوده است باطلی نیز قد علم کرده تا مانع گسترش حق شود که این خود به خاطر وجود شیطانی است که از خداوند تقاضای گمراه کردن انسان را کرده‌ است و خدا نیز او را اذن داده است: « قال انظرنی الی یوم یبعثون قال انک من المنظرین[1]»

و البته هشدار داد که دنباله روی افراد نتیجه‌ای جز هبوط و شکست ندارد چرا که او دشمن شماست «الم اعهد الیکم یا بنی ادم الا تعبدو الشیطان انه لکم عدو مبین[2]»

و شیطان انسان را به بدی دعوت می‌کند که «الشیطان یعدکم الفقر و یامرکم بالفحشاء[3]»

امروز بلندگوهای شیطان در سراسر عالم پراکنده‌اند و به جد مشغول کار.

اما باید دانست که در برابر عملکرد شیطان باید حساب شده و قوی عمل کرد، آنجا که قرآن می‌فرماید «والشعراء یتبعهم الغاوون... الا الذین امنوا و عملوا الصالحات[4]» چه زیبا فرمود استاد جوادی آملی که در برابر هنر غلط آنان باید هنر صحیح خود را به میدان بیاوریم، شعر آنها را با شعری برتر، فیلم آنها را با فیلمی برتر و... جواب دهیم.[5]

آیا زمان آن نرسیده ‌است که به جای موضع گرفتن‌های انفعالی در برابر این نوع شیطنت‌ها که گاه و بیگاه از ناحیه‌ای سر بر‌می‌آورد به وضعی فعال دست ببازیم و پیامبر خود را که تمام خوبیها در او خلاصه شده است- طوری به جهانیان نشان دهیم که این نوع شیطنت‌ها در نطفه خفه شوند و جز مایه آبروریزی برای کارگردانان آنان چیز دیگری نداشته باشد! آیا نباید جهانیان را برای ظهور فرزند پیامبر آماده کرد؟ همو که آیینه تمام نمای پیامبر است؟ بشریت تشنه است، تشنة حقیقت، تشنه نجات بخشی و این منجی را ما می‌شناسیم و به ما معرفی‌اش کرده‌اند!

قلم‌ها به کار بیفتند، هنرمندان همت کنند و همگان هر آنچه در وسع و توان خود دارند به میدان بیاورند و جهانی فکر کنند تا زمزمه درخواست منجی همگانی شود و همگان بدانند شیرینی زندگی با دستورات رسول و بعد با فرزند رسول به قدری است که اهانت به او فقط مایه تمسخر می‌شود و نه چیز دیگر!

و کلام آخر اینکه:

فرمود: «و قل اعملوا فسیری الله و رسوله والمؤمنون[6]»

پیامبرا ! تو می بینی عملکرد ما را در تمامی اعمالمان،

حال که باید در برابر جسارت به چون تویی قدم برداریم کمکمان کن تا لبخند رضایت را بر لبانت بنشانیم.

 

 



[1]   اعراف:13و14

[2]   یس:60

[3]   بقره:268

[4]   شعراء:227-224

[5]   تفسیر حضرت استاد ذیل آیه ،12/2/91

[6]   توبه:105


کدام بدر؟کدام خیبر؟ازکجا چنین دلخوشی؟

باسمه تعالی

(به قلم محمد رضا غریبی)

کدام بدر؟ کدام خیبر؟ از کجا این چنین دلخوشی ؟!

   هجمه های شدید دشمنان همه را متوجه خود کرده بود، اوضاع سخت اقتصادی و بحران جهانی، تورم داخلی ، اوضاع بازار سکه و ارز کم بود که بحث تحریم نفتی ایران نیز اضافه شد. می شود همان ضرب المثل مشهور: گل بود به چمن آراسته شد!

 در چهره ها نگرانی را می بینی؟ عده ای هم که همیشه برای خالی کردن دل مردم دست به کارند فرصت را مناسب دیدند تا در شیپور مشکلات بدمند، کوچک را بزرگ نشان دهند و کم را زیاد! خیلی ها هم که اوضاع را وخیم نمی دیدند با این نوع جوسازیها مضطرب شدند، نوبت هنر نمایی دیگری بود تا بار دیگر اوضاع آرام شود و همگان به واقع امر پی برند. دوباره لازم بود کسی مردم را آرام کند و به آنها بگوید از کف روی آب هراسی نیست. این نقش بر عهده کیست؟ چه کسی این هنر را دارد؟ به واقع چه باید کرد؟

قرآن می خواندم، آیات 165تا 178 سوره ال عمران، خیلی برایم عجیب بود، گویا صحنه امروز ما را ترسیم می کند چه زیبا فرمود امام صادق علیه السلام که: « ان القرآن حی لم یمت و انّه یجری کما یجری اللیل و النهار و کما یجری الشمس و القمر و یجری علی اخرنا کما یجری علی اولنا» قرآن زنده ای است که نمی میرد و مثل شب و روز و خورشید و ماه که در جریان اند جاری است (بحار الأنوار، ج 35، ص 403)  

   حال و روز مسلمانان را بیان می کند، در مقطعی از تاریخ صدر اسلام، مقطعی بین بدر و خیبر، نشانه هایی می دهد از منافقین و مؤمنین.

نشانه چیست؟

 آنها که پا پس کشیدند و قدم در میدان نگذاشتند- با عذرهای مختلف- منافق اند!

گفتند اگر این کار و آن کار را که ما گفتیم می کردید دچار مشکلات نمی شدید، ما که از اول گفتیم نباید به نبرد با دشمن بروید! ما که گفتیم با اینها در نیفتند، مگر بارها نگفتیم کوتاه بیایید و...!

در طرف مقابل چه کسانی اند؟ بهتر بگویم، چه کسی است؟

نشانی زیبای قرآن را چه کسی دارد؟ چقدر این کتاب شیرین است! حیفم می آید اصل آیه را نیاورم،

آیه 173: «الذین قال الهم الناس ان الناس قد جمعوا لکم فاخشوهم فزادهم ایمانا و قالوا حسبنا الله و نعم الوکیل».

آری، محسنین و متقین کسانی اند که به هنگام جوسازی دشمنان و منافقان و القای ترس و وحشت از هجمه گسترده دشمنان، نه تنها نمی هراسند بلکه ایمانشان زیاد می شود و می گویند «خدا برای ما کافی است و او خوب کارسازی است. »

حق داری تعجب کنی، من نیز متعجبم، خدایا، عده ای می ترسانند و او ایمانش زیاد می شود، عده ای دل مردم را خالی می کنند و او محکم و استوار است، دشمنان در پی ضربه زدنند و دندان تیز کرده اند، و او آرام است!

خوب نگاه کن، آری اینجا همان صحنه بدر و خیبر است حرف هایش گرمی و قوت قلبی است برای دلهای ما، برایمان حفظش کن و ما را پیرو واقعی اش قرارده.

والسلام

محمدرضا غریبی


هدفمند کردن نیتها

باسمه الکریم


    کم کم به اجرای طرح عظیم و راهگشای هدفمند کردن یارانه ها نزدیک و نزدیک تر می شویم و همگان در حالتی بین خوف و رجا قرار داریم ، خوف از اینکه اجرای ناصحیح این طرح نتواند شرایط را برای بهبود اوضاع هموارتر سازد و امید به اینکه کارشناسیهای دولتمردان چنان باشد که آنچه دغدغه سالیان طولانی مسئولان بود را به نحو احسن پیاده کند، همه می دانیم که اجرای درست این طرح مسلّماً کشور را به سوی پیشرفت های بیش از پیش سوق می دهد و زندگی را برای مردم آسان تر می کند چرا که به نظر همه کارشناسان، چه در این دولت و چه دولتهای قبل از لازمه های ضروری بهبود شرایط اقتصادی اجرای این طرح است؛ اما حال که دولت محترم دهم با جدیّت و تلاش مقدمات اجرا را فراهم کرد و با فداکاری های زیاد، شرایط این جراحی بزرگ اقتصادی را مهیا کرد ذکر نکته ای ضروری به نظر می رسد که التزام به آن خیال همگان را از موفقیت آسوده خواهد کرد و آن اینکه:


حال که ما قائلیم مجاری تمامی امور به دست خداوند متعال است و او وعده کرده است که « من جاهد فینا لنهدینهم سبلنا» و رمز موفقیت در اعمال را اخلاص دانسته است و خودبینی و تکبّر را سبب قهر خود دانسته است - آنجا که وقتی قارون آنچه داشت را از خود دانست و نه فیض خدا، همه از دستش گرفته شد (سوره مبارکه قصص آیات 78-81) و آنجا که باغ سرسبز و پر رونق فردی که خدا را معاذ الله دخیل در امور نمی دانست را از او گرفت (سوره مبارکه کهف آیات 32-42) - لازم است همه به یکدیگر کمک کنیم تا نگاه خود به این مسأله را نیز چنان نگاهی قرار دهیم که اگر در پی تمام کارشناسی ها و زحمات اخلاص نباشد، نمی توان به طور جزم ادّعای موفقیت کرد ، اما اگر امور به صاحب آن واگذار شود و کار برای خدا صورت گیرد باید مطمئن بود که او کاستیها را نیز جبران خواهد کرد و دغدغه مشکلات از ذهن مردم برطرف خواهد شد. لذاست که از همه دست اندر کاران اجرای این طرح عظیم و کارساز ملّی تقاضا داریم آنچنانکه تاکنون نیز چنین بوده اند، فراموش نسازند که نیت الهی است که انسان را به رسیدن به مقصد اصلی مطمئن می کند، پس حال که به آغاز این طرح نزدیک می شویم همگان قبل از هدفمند کردن یارانه ها، نیتهای خود را به سمت نگاه صحیح به امور هدفمند کنیم و بعد آن با اتکاء به ذات اقدس اله با اطمینان و استحکام به سمت فتح قلّه های پیشرفت حرکت کنیم .      


«وما رمیت از رمیت ولکن الله رمی»                                                                       والسلام



حامیان مشایی بخوانند

باسمه تعالی

حامیان مشایی بخوانند

 

عادت کرده ایم هر ازچند گاهی از سوی یکی از نزدیک ترین افراد به رئیس جمهور حرفهایی را بشنویم که اگر چه بعد از طرح اولیه، توضیح داده می شوند و تبیین می شوند، اما نوع کلام طوری است که در وهله اول واکنشهای دلسوزان را به همراه دارد، اینبار نیز عنوان دیگری مطرح شده است که چند روزی است نقل محافل مختلف گشته است : تبلیغ مکتب ایران به جای مکتب اسلام!

آنچه پس از گذشت چند روز از این اظهارات روشن شد این است که مراد گوینده از مکتب ایرانی، ایرانی بدون اسلام نیست ، بلکه اسلامی است که ایران پرچم آن را برافراشته و در واقع اسلام نابی است که امام راحل قیام خود را برای رسیدن به آن آغاز کرد و همگان در راه رسیدن به آن در حرکتیم و از خداوند می خواهیم موفقمان بدارد.

پس قبول می کنیم منظور از مکتب ایرانی نوعی اسلام گریزی نیست.( البته شخص رئیس جمهور محترم نیز که در مواردی مجبور است شارحی باشد بر اظهارات رئیس دفتر خود- البته اظهار نظرهای نسنجیده – پس از واکنشهای اولیه، در جمع ائمه جماعات تهران بدون اشاره به صحبتهای مشایی، سخن از اسلام ایرانی را به میان آورد تا شاید حساسیتها را از بین ببرد، اما...!)

پس از انتقادهای فراوان به طرح اینگونه این مبحث – تاکید می کنم طرح اینگونه نه اصل آن –رئیس جمهور عزیز که توقع می رفت و می رود به نوع حرف پراکنی رئیس دفتر خود انتقاد کند تا بی جهت فکر مردم را مشغول نسازد و برای دولت هزینه درست نکند، یکبار دیگر در جمع خبرنگاران حاضر شد و به دفاع سرسختانه از وی ادامه داد!

ما چند نکته را با رئیس جمهور مردمی مطرح میکنیم  شاید توضیح  آنها سبب روشن شدن ذهنمان گردد - که خواست ایشان هم هست-.

شما فرمودید آقای مشایی در سخنان خود یک نظریه علمی را بیان کرده اند و اگر کسی حرفی دارد آن را نقد کند! سخن ما این است که

آنچه ما می دانیم و شما هم، این است که جناب مشایی وجهه سیاسی دارد و به عنوان یک رجل سیاسی مطرح است و نه رجل علمی و سوابق علمی ایشان مخصوصا در مواردی که تخصص دینی عمیق می خواهد بر همگان پوشیده است و صرف معاشرت با برخی افراد و مطالعه برخی کتب سبب نمی شود فرد چنین اظهار نظرهایی داشته باشد، پس آنچه به عنوان طرح یک نظریه علمی مطرح کردید قابل پذیرش نیست.

اما اگر بپذیریم ایشان یک رجل علمی سیاسی است و سوابق علمی ایشان در مقوله امور دینی روشن شود، آیا طرح چنین نظری که معرکه آراء است و قول واحدی در مورد آن نیست، باید در محافل علمی صورت گیرد یا در محفلی عمومی، آن هم جمعی که در کشور نیستند و از مباحثی از این دست فارغند؟ آیا بهتر نیست به ایشان توصیه کنید این دست مباحث علمی را در مجامعی مطرح کنند که اندیشمندان حاضرند و آنجاست که فرصت نقد وبررسی مهیا؟

ونکته پایانی اینکه دشمنان قسم خورده ایران – البته جمهوری اسلامی ایران – همواره به دنبال ایجاد اختلاف بین دولتهای اسلامی اند، حال اگر این مباحث که حساسیت زاست در محافل علمی مطرح شود نه تنها موجب ایجاد تنشهای سیاسی نمی شود، بلکه مطلوب همه ماست و اندیشمندان ما، هم اینک نیز چنین فعالیتهایی دارند، محافلی که به نقد وبررسی ادله می گذرد و طرفین با طرح ادله خود فضا را برای روشن شدن حق باز می کنند، اما حرفی که موجب موضع گیری رجال سیاسی کشورهای اسلامی می شود نه تنها کمکی به اشاعه اسلام ناب – که ایران منادی آن است – نمی کند بلکه بیشتر سبب ایجاد سد در رسیدن به آرمانهای امام و مقام معظم رهبری و شخص حضرتعالی در ترویج و اشاعه اسلام ناب می شود.

به امید روزی که شاهد بر افراشته شدن پرچم حکومت جهانی به دست مولایمان حضرت بقیه الله باشیم.

امیدوارم این وجیزه از اخلاص برآمده باشد و از دل، تا لاجرم بر دل نشیند!


صدای رسول

می شنوی صدای رسول را که با ما می گوید: دعیتم فیه الی ضیافه الله! به مهمانی خدا دعوت شده اید.آری ماه،ماه میهمانی خداست و ما که برای میهمانی رفتن های خود از قبل آماده می شویم باید برای این نیز مهیا شویم، وچه کنیم برای آماده شدن؟ خدا دوست دارد میهمانش پاک باشد! ای مهربان خالق! توخود دعوتمان کردی خود پاکمان کن، ما خواهان پرواز در رمضانیم و به الطاف تو دل خوش کرده ایم دریابمان!


شعبان رو به پایان است!

ای خدای دوست داشتنی! ما به امید خوب - یا بهتر بگوییم - بهتر شدن وارد این ماه می شویم، ما را دریاب و پاک واردمان کن

بنگر که ندایمان  این است : (( اللهم ان لم تکن غفرت لنا فیما مضی من شعبان فاغفرلنا فیما بقی منه))

                             

  این یکدودم که مهلت دیدار ممکن است               دریاب کار ما که نه پیداست کار عمر


یک سر از سه سر

باسمه تعالی

 

هشدار

 

یک سر از سه سر

 

   مدتی است که یکی از سه سر اصلی فتنه با حضور در برخی محافل وایراد سخن،سعی میکند تا حال که نتوانسته است حرف فتنه گران را با هزار دسیسه بر ذهن مردم غالب کند لااقل خود را از انزوا ونفرت خارج کند،وی که برای ورودش به عرصه سیاست در کشور از زیرکی وشاید نفاق بهره برده بود و متاسفانه توانسته بود مدت زیادی بااین طرفند بر کرسی قدرت تکیه زند اینبار نیز سعی دارد از همان حربه بهره برده و با سخنرانیهای جذاب و بیان مطالب دو پهلو که ظاهری زیبا اما باطنی مرموز دارند( وکار انعکاس آن را نیز مثل همیشه رسانه های موسوم به اصلاح طلب که البته در بسیاری موارد عنوان افساد طلب برای آنان مناسب تر است! - و مجالی دیگر لازم است تا به این مطلب پرداخت – بر عهده دارند) بار دیگر ذهن مردم را از آن همه ویرانی که حاصل رویکرد و عملکرد وی بود( ویرانی در تمامی عرصه ها اعم از اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، بین المللی و...) منحرف کند و بتواند خود را در ذهن مردم تطهیر کرده تا در روز مبادا برای سوء استفاده ای دیگر راه خود را هموار سازد.

آنچه که مهم است و مرا بر آن داشت تا دست به قلم شوم ونگرانی خود را ابراز دارم این است که اگر چه ملت مسلمان و غیور ایران به اذعان دوست و دشمن ملت هوشیاری است و مصادیق این هوشیاری به حدی است که برای نشان دادن گوشه ای از آن باید قلمها زد وکتابها نوشت، اما این سبب نمی شود تا دشمن - داخلی یا خارجی- به دنبال راه نفوذی نگردد تا ولو برای لحظه ای، غفلت را بر اذهان حاکم سازد وضربه خود را وارد کند، به عنوان مثال آنچه سالها حزب منحل شده مشارکت را حاکم بر مجاری اجرایی و تقنینی کشور کرد، نبود جز شعارهای جذاب و شوق آور این حزب و غفلت از نگاه تخریبی و مبانی غلط آن که در پشت چهره جذاب مخفی شده بود.

لذا همه باید حواسمان را جمع کنیم و به دیگران نیز یاد آور شویم که ایرانی اگر به معنای واقعی کلمه ایرانی باشد، هیچ دلیلی برای بازگشت به دوران سردمداری این آقایان نمی بیند و فریب لفاظی ها و عوامفریبی های آنان را نخواهد خورد.

همگان تمام تلاش خود را برای ارتقای کشور عزیزمان به کار می بریم و به فتنه گران اجازه نمی دهیم فتنه خود را با شکل و طرح جدیدی ادامه دهند.

 

زنده باد ایران و ایرانی